آینه‌های بی‌نوا

شاعرانه‌های عیسی محمدی؛ روزنا‌مه‌نگار
يكشنبه, ۹ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۰۱ ق.ظ

بغض‌های بی‌پاییز

بغضم که بر اریکه باران نشسته‌ام
ابرم که در کنار ِ خیابان نشسته‌ام
یادم که باز مثل گریزی همیشگی
در انتظار حسرت یاران نشسته‌ام
مرغم که دلخوش است، ولی بی‌قرار، باز-
در انتظار لحظه طوفان نشسته است
مانند جغد پیر، ببین! خیره‌ام به شب
در عمق ِ سرد ِ جنگل بی‌جان نشسته‌ام
پاییز یا بهار؟... مهم نیست وقتی...
بغضم که بر اریکه باران نشسته‌ام



نوشته شده توسط عیسی محمدی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

آینه‌های بی‌نوا

شاعرانه‌های عیسی محمدی؛ روزنا‌مه‌نگار

در کنار روزنامه‌نویسی، گاهی نیز به شعرنویسی محکوم می‌شوم. این‌ درگاه را ایجاد کرده‌ام تا این شعرنویسی‌ها، در جایی گردهم جمع آیند؛ به قصد استفاده و آرشیوسازی خود و بهره دیگران. یاحق

بغض‌های بی‌پاییز

يكشنبه, ۹ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۰۱ ق.ظ

بغضم که بر اریکه باران نشسته‌ام
ابرم که در کنار ِ خیابان نشسته‌ام
یادم که باز مثل گریزی همیشگی
در انتظار حسرت یاران نشسته‌ام
مرغم که دلخوش است، ولی بی‌قرار، باز-
در انتظار لحظه طوفان نشسته است
مانند جغد پیر، ببین! خیره‌ام به شب
در عمق ِ سرد ِ جنگل بی‌جان نشسته‌ام
پاییز یا بهار؟... مهم نیست وقتی...
بغضم که بر اریکه باران نشسته‌ام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی