رباعی اول:
چرخی بزن و باده ما را پر کن
این ساغر گلگون بلا را پر کن
برخیز و ز تصویر پر از جام خودت
این آینههای بینوا را پر کن
رباعی دوم:
آتش بزن این خاطرههای بد را
بر باد بده جام و غم بیحد را
در وادی اختیار، پاسوز توایم
آتش زدهایم، این همه «باید» را
رباعی سوم:
ای دوست، کدام آینه در حد تو بود؟
یا مرز کدام آینه، در حد تو بود؟
هر جا بروم، دوباره محکوم توام
از فرش به عرش، جملگی رد تو بود