آینه‌های بی‌نوا

شاعرانه‌های عیسی محمدی؛ روزنا‌مه‌نگار

در کنار روزنامه‌نویسی، گاهی نیز به شعرنویسی محکوم می‌شوم. این‌ درگاه را ایجاد کرده‌ام تا این شعرنویسی‌ها، در جایی گردهم جمع آیند؛ به قصد استفاده و آرشیوسازی خود و بهره دیگران. یاحق

۴ مطلب در آذر ۱۳۹۹ ثبت شده است

نهنگی در کنار ساحل ِ آرام می‌میرد
که تشنه در میان موج‌های ِ رام می‌میرد
به استیصال مأیوسانه‌اش غرق تماشایند
که در اوج تقلاهای بی‌فرجام می‌میرد
ببین! سلطان دریاهای بی‌مرز است و بی‌پایان
که این‌گونه به دور از خانه و گمنام می‌میرد
جهان را عادت دیرینه‌اش وهن بزرگان است
چو الماسی که در مرداب‌ها، ناکام می‌‌میرد
به تو نفرین، به تو ای گنبد مینای تو خالی-
نهنگانت، کنار ِ ساحل آرام می‌میرد

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۹ ، ۱۴:۱۱
عیسی محمدی

دلاوران به کدامین غروب سرگرم‌اند؟
که سرزمین من از رنج، غرق تحقیر است
بگو به رستم دستان که خواب کافی نیست؟
به دست و پای وطن، ریسمان و زنجیر است
کجاست نادر و شاپور و کوروش و عباس؟
که دشمن از همه‌سو، غرق جنگ و تسخیر است
شکست‌خورده و تنها نبینمت ایران
هنوز قلعه ویران تو، پر از شیر است

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۹ ، ۱۰:۳۶
عیسی محمدی

کانال تلگرامی

اشعار عیسی محمدی

 

 

قدم‌رنجه بفرمایید 

خوشحال می‌شوم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۹ ، ۱۱:۴۳
عیسی محمدی

شب گرفته است مرا در آغوش
یادت از خانه من می‌گذرد
از جهانی که خودم ساخته‌ام-
دل دیوانه من می‌گذرد

 

این چه تکرار عجیبی است که دل
مات ِ این چرخه باطل شده است
منگ در قایق خود، جاشویی-
خسته از باور ساحل شده است

 

می‌روم، خسته‌تر از هر چه که هست
دل به تقدیر، به باران دادم
دره‌ای بود به پیشانی من
که به ناچار در آن افتادم

 

شب گرفته است مرا در آغوش
یادم از ساحل تو می‌گذرد
کاش می‌آمدی و می‌گفتی:
فکر من از دل تو می‌گذرد؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۹ ، ۱۱:۰۱
عیسی محمدی