تو باشی برای دلم کافی است.../ شعری از عیسی محمدی
جهان روبه رو با من و عشق تو
و من روبه رو با تمام جهان
تو باشی برای دلم کافی است
بخوان ای تمام جهانم، بخوان
جهان روبه رو با پریشانی ام
چرا سنگ باید به پیشانی ام؟
مگر سهمم از زندگی جز تو بود؟
که اینگونه که از خویش میرانی ام؟
جهان روبه رو با تمام دلم
و من روبه رو با تمام شما
چه خواهد شد این جنگ نامردمی
خدایا خدایا خدایا خدا!
و من آخرین عاشقم، رحم کن-
که این اینگونه در پای تو گم شدم
چنان قدرتی داد عشقت؛ که من
هواخواه دشنام مردم شدم
....